وقتی سکوت دهکده را،
برگشت گله های هیاهوگر،
آشفته می کند؛
و باد این اسب سرکش ناشاد
آشفته یال و سم به زمین کوبان،
در کوچه باغ دهکده می پیچد،
یاد از تو می کنم
آیا دوباره بازنخواهی گشت؟
بیهوده انتظار تو را دارم
هرچند اینجا
بهشت شاد خدایان است
بی تو برای من
این سرزمین غم زده زندان است...
باتشکرازromina
نظرات شما عزیزان: