امشبــ کـ آمدۓ در ـخوابـم
یادتـ نرود ـبوسه ـهاۓ گرمتــ را برایم
تـُهفه بیاورۓ
اصلا این بـار کـ بیایۓ
دیگـر یک لحظه ـهم
دستــ هایتـ را رـهـا نمۓ کنم
این بار مۓ برمت جایۓ
کـ خدا هم دستش بـ ِهمان نـرسد
آنـ وقتـ تـ ُ همیشه در ـکنارم خواهۓ مــاند
بدون وا ـهمه اۓ از رفتنتــ ...
فقط من و « تــ ُ »
فقط بگذار یک بــار دیگر رویاۓ
بــا تـُ بودنم را حس کنـم
فقط یک بــار . . .
نظرات شما عزیزان:
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)
آخرین مطالب