پام رفته تو چاله وسط خیابون با صورت اومدم رو زمین ، اومدن دورمو گرفتن میگن خوردی زمین؟؟ پـَـــ نــه پـَـــ زیارت عاشورا خوندم الان دارم سجده اخرشو به جا میارم....
رفتم مرکز ترجمه متون انگلیسی ،میگم ببخشید زبان انگلیسی هم ترجمه میکنید ؟؟ پـَـــ نــه پـَـــ زبان مگ مگ و دوستان زبل رو ترجمه میکنیم....
استاد اسمو خونده/ دست ميگيرم/ ميگه شمائيد؟ميگم پـَـــ نــه پـَـــ من عمه شم
بهش ميگم ميخوام باهات ازدواج كنم/ ميگه دوسم داري؟/ميگم پـَـــ نــه پـَـــ ميخوام يه مهريه اي بهت بدم تا آخر عمر راحت باشي
رفتم ميوه فروشي/بهش ميگم اين ديگه چه ميوه هائيه؟/ ميگه يعني خوب نيس؟ميگم پـَـــ نــه پـَـــ خوبه /ميگم چرا اينقدر ميوه خوب مياري / پس بدهاش را به ميندازي؟
دارم سبزی خورد می کنم … دستم بریده … میگم مامان چسب داری؟ میگه دستتو بریدی؟! پـَـــ نــه پـَـــ می خوام کارم تموم شد دوباره سبزیارو بچسبونم
سر کلاس زبان بودیم یه شاگرد جدید اومد، استاد ازش پرسید بچه کجایی؟ گفت اسم شهر رو بگم استاد؟ استاد گفت پـَـ نـَـ پـَـ جی پی اسشو بده با گوگل مپ پیداش می کنم
داشتیم تو خیابون با ماشین می رفتیم. یه نفر کنار خیابون داشت شمع با قالب چوبی بزرگ می فروخت. شوهر خواهرم با تعجب از من پرسید: داره شمع می فروشه؟ گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ شام غریبان گرفته
نظرات شما عزیزان: