بی تو چندین نفس آمد و رفت این گران جانِ پریشانِ پشیمان را ؟
کودکی بودم وقتی که تو رفتی .. اینک مردی است ز اندوه تو سرشار هنوز
شرمساری که به پنهانی چندی است به درد در دل خویش گریست
نشد از گریه سبک بال هنوز آن سیه دستِ سیه داس سیه دل
که تو را چون گلی با ریشه از میان دل من کند و ربود ..
نظرات شما عزیزان:
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)
آخرین مطالب