مثل گنجشکی که زیر برفها مونده همه دلتنگیم پیش تو جا مونده یه نفر اینجاست که تورو دوست داره هنوز که تو چهار فصل دلش برف میباره هنوز یه نفر منتظره که تو بهارش باشی تا کنارت باشه و کنارش باشی یخ زدن دستای من زل زدم به رد پات دستامو هوها میکنم کو به جای خنده هات شاخه ها خشکیدن, ریشه هام از دردم شونه هام می لرزن, استخون هام سردن یه نفر اینجاست که تورو دوست داره هنوز که تو چهار فصل دلش برف میباره هنوز رد چشامو نگاه کن, دستامو بگیر تو دستات یخ این دستامو وا کن خنده هات سبزهی عیدن خنده هاتو دوست دارم منو با خنده صدا کن به یه ذره مهربونی,منو پر کن از جوونی کی بهارو دوست نداره عزیزم خودت میدونی فصل از تو که عشق, چهار فصل من بهاره .............
نظرات شما عزیزان: