جوان ثروتمندی نزد عارفی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست.
عارف او را به کنار پنجره برد و پرسید: چه می بینی؟گفت: آدم هایی که می آیند و می روند و گدای کوری که در خیابان صدقه می گیرد
بعد آینه بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در آینه نگاه کن و بعد بگو چه می بینی؟
گفت: خودم را می بینم !
عارف گفت: ....
دیگر دیگران را نمی بینی !
آینه و پنجره هر دو از یک ماده ی اولیه ساخته شده اند : شیشه
اما در آینه لایه ی نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمی بینی
این دو شی شیشه ای را با هم مقایسه کن :
وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را می بیند و به آن ها احساس محبت می کند.
اما وقتی از جیوه (یعنی ثروت) پوشیده می شود، تنها خودش را می بیند
تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش جیوه ای را از جلو چشم هایت برداری،
تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری
جانی کوچولو با پدر و مادر و خواهرش سالی برای دیدن پدربزرگ و مادربزرگ رفته بودن به مزرعه. مادربزرگ یه تیرکمون به جانی داد تا باهاش بازی کنه. موقع بازی جانی به اشتباه یه تیر به سمت اردک خونگی مادربزرگش پرت کرد که به سرش خورد و اونو کشت
جانی وحشت زده شد...لاشه رو برداشت و برد پشت هیزمها قایم کرد. وقتی سرشو بلند کرد دید که خواهرش همه چیزو دیده ... ولی حرفی نزد.
مادربزرگ به سالی گفت "توی شستن ظرفها کمکم کن" ولی سالی گفت: " مامان بزرگ جانی بهم گفته که میخواد تو کارای آشپزخونه کمک کنه" و زیر لبی به جانی گفت: " اردکه رو یادت میاد؟" ... جانی ظرفا رو شست
بعد از ظهر اون روز پدربزرگ گفت که میخواد بچه ها رو ببره ماهیگیری ولی مادربزرگ گفت :" متاسفانه من برای درست کردن شام به کمک سالی احتیاج دارم" سالی لبخندی زد و گفت:"نگران نباشید چونکه جانی به من گفته میخواد کمک کنه" و زیر لبی به جانی گفت: " اردکه رو یادت میاد؟"... اون روز سالی رفت ماهیگیری و جانی تو درست کردن شام کمک کرد.
چند روزی به همین منوال گذشت و جانی مجبور بود علاوه بر کارای خودش کارای سالی رو هم انجام بده. تا اینکه نتونست تحمل کنه و رفت پیش مادربزرگش و همه چیز رو بهش اعتراف کرد. مادربزرگ لبخندی زد و اونو در آغوش گرفت و گفت:" عزیزدلم میدونم چی شده. من اون موقع کنارپنجره بودم و همه چیزو دیدم اما چون خیلی دوستت دارم بخشیدمت. من فقط میخواستم ببینم تا کی میخوای به سالی اجازه بدی به خاطر یه اشتباه تو رو در خدمت خودش بگیره!"
لره میره دستشوئی عمومی طول اش میده وقتی بیرون میآید بهش میگن خسته نباشی لره میگه شیرین کام باشی
یک لره با خودکار می رفته حمام
بهش می گن چرا خودکار را با خودت حمام می بری ؟
میگه آخه هر جایی رو که می شورم . علامت می زنم !
یک شب تلوزبون فیلم سینمایی گذاشته بوده، تو فیلم مرده به زنش میگه: شب بخیر لورا. یهو تو لرستان ملت همه تلوزیون رو خاموش میکنند، میرن میخوابن
لره به ترکه می گه بیا بریم نماز جمعه بخونیم نفری ۱۰۰۰۰تومن میدن ! ترکه می گه اگه ندادن چی ؟ لره می گه خوب می گوزیم باطل می شه!
لره ۱نفرو تو خیابون میبینه میگه : ببخشید من شما رو تو دبی ندیدم؟ یارو میگه : نه آقا من اصلان دبی نرفتم. لره میگه : چه جالب اتفاقا منم تا حالا دبی نرفتم ، حتما ۲ نفر دیگه بودن
به لره می گن با حسین فهمیده جمله بساز.می گه:حسن گوزیده حسین
فهمیده.!!!!!!!!!!!!!
لره و ترکه باهم یه کارخونه سفیدآب تاسیس می کنن. اول کارشون برای اینکه بیشتر بفروشن وسطش گردو میذارن !!
به لره میگن چندتا تن ماهی نام ببر، میگه: تن شیلانه، تن جنوب، تن سیکارو، تن چابهار، تن پیر، تن پیغمبر، تن هر کی دوست داری دست از سر ما بردار!
منو یادت نمی یاد می دونم / تا همین جاشم ازت ممنونم
دیگه حتّی نفسم در نمی یاد / کاری جز دعام ازم بر نمی یاد
برو خوش باش ، برو شیرینم / من به آینده تو خوش بینم
برو که الهی خوشبخت بشی / مثل من درد جدایی نکشی
نوش جونت همه ی بی کسی هام / برو خوشبخت بشی
منو ول کردی با دل واپسی هام / برو خوشبخت بشی
اگه رفتی ، اگه تنها موندم / برو خوشبخت بشی
اگه تو خاطره هات جا موندم / برو خوشبخت بشی
نوش جونم که همش دل تنگم / نگرانِ من نباش
اگه گریه داره این آهنگم / نگرانِ من نباش
اگه عمرم داره از کف میره / نگرانِ من نباش
اگه هر شب نفسم می گیره / نگرانِ من نباش
کاشکی می شد با دلم می ساختی / تو هنوز دلِ منو نشناختی
کاش مثل گذشته عاشق بودی / کاش همون آدم سابق بودی
برو خوش باش برو شیرینم / من به آینده تو خوش بینم
برو که الهی خوشبخت بشی / مثل من درد جدایی نکشی
نوش جونت همه بی کسی هام / برو خوشبخت بشی
منو ول کردی با دل واپسی هام / برو خوشبخت بشی
اگه رفتی اگه تنها موندم / برو خوشبخت بشی
اگه تو خاطره هات جا موندم / برو خوشبخت بشی
نوش جونم که همش دل تنگم / نگران من نباش
اگه گریه داره این آهنگم / نگران من نباش
اگه عمرم داره از کف میره / نگران من نباش
اگه هر شب نفسم می گیره / نگران من ،نگران من ، نگران من نباش!
یه نگاه یه نگاه ، یه قدم یه قدم / دنباله تو اومدم!
دیدم شدی همه چیزمو واسه تو /میگذرم از خودم!
به خودم اومدم / دیدم با همه ی وجودم عاشق شدم
عاشق شدم / عاشق شدم
رفتی ،دلم شکستِ قلبم پره درده / گلومُ بغض و گریه خسته کرده
آتیشم میزنه شبام که سرده!
تو که میدونستی شونه های من همیشه همدمِ گریه هاتِ
خودت میدیدی یکی هست که توی روزای خوب و بدت باهاتِ
حالا کی باهاتِ؟ / که بدونی تو هرلحظه چشم به راتِ (چشم به راتِ)
رفتی ،دلم شکستِ قلبم پره درده / گلومُ بغض و گریه خسته کرده
آتیشم میزنه شبام که سرده!
کوچولو برو دیگه وقته خوابه / دیگه باید بری تو رختخوابت
اگه دلت واسه مامانی تنگ شد / نگاش کن عکسش اونجا توی قابه!
عزیزم بسه دیگه گریه نکن/ ازم نپرس که چرا مامانی نیست
از تو نه از من یکم خسته شده بود/ و نمیتونست بمونه با ما نی نی
لالا لالا لالا لالایی/لالا لالا لالا لالا لالایی
لالا لالا لالا لالا لایی
مامان رفته شده تنها بابایی!
لالایی لالا لالا لالایی(لالا لالا) لالا لالا لالا لالایی ( لا لا لا لا)
لالا لالا لالا لالا لالایی
مامان رفته شده تنها بابایی!
(لالا لالا) (لا لا لا لا)
(لالا لالا)(لا لا لا لا)
مامان الان خوشحاله ، خوشحالیش خوشحالم میکنه
مهم نیست که غم دوریش / داره چیکارم میکنه
وقتی خوبه،اووون / منم خوبـــــم
مامان الان پیدا کرده رو من یه حس دیگه و / الانم رفته سراغ کسه دیگه و
از این به بعد بابا تنهایی / تنهاایی واسه ی تو قصه میگه
کوچولو بخواب! / منکه خوب، بدون اون خوابم نمیره
کوچولو بخواب!/ نمیخوام که جلو تو، گریم بگیره!
اووووه، گریم بگیره!
لالا لالا لالا لالایی/لالا لالا لالا لالا لالایی
لالا لالا لالا لالا لایی
مامان رفته شده تنها بابایی!
لالایی لالا لالا لالایی(لالا لالا) لالا لالا لالا لالایی ( لا لا لا لا)
لالا لالا لالا لالا لالایی
مامان رفته شده تنها بابایی!
کوچولو برو دیگه وقته خوابه / دیگه باید بری تو رختخوابت
اگه دلت واسه مامانی تنگ شد! / نگاش کن عکسش اونجا توی قابه
توضیح کلی
الکلیسم عبارت است از وابستگی فیزیولوژیک (جسمانی) و روانی به الکل، که موجب بروز بیماریهای مزمن و بروز مشکل در روابط بین فردی و مشکلات خانوادگی و کاری میشود.
علایم شایع
مراحل اولیه
کم بودن تحمل نسبت به بروز اضطراب
نیاز به الکل در آغاز روز، یا در زمانهای استرس
بیخوابی؛ کابوس
بروز یک حالت ناخوشایند و سردرد صبح روز بعد از مصرف زیاد الکل و نیز بیشتر شدن موارد غیبت و حاضر نشدن سرکار
مشغولیت ذهنی زیاد برای تهیه الکل و پنهان کردن نوشیدنی الکلی از خانواده و دوستان
احساس گناه یا آزردگی و تحریکپذیری وقتی که دیگران میگویند که وی الکل مصرف میکند. مراحل پیشرفته
از هوش رفتن ای کوتاه مدت به دفعات؛ کاهش حافظه
بروز یک حالت هذیانی همراه با لرزش (علایم در این حالت عبارتند از لرزش، توهمات، گیجی، عروق ریزش، تندشدن ضربان قلب). این حالت اغلب در اثر نرسیدن الکل رخ میداد.
بیماری کبدی (پوست یا چشم ها زرد میشوند)
اختلال رشتههای عصبی دست و پا و نیز دستگاه عصبی (کرخت شدن و سوزن سوزن شدن در دستها و پاها، کاهش علاقه و توانایی جنسی، گیجی، کما)
علل
هنوز به طور کامل مشخص نشدهاند، اما موارد زیر را میتوان ذکر کرد:
عوامل شخصیتی، به خصوص وابسته بودن، عصبانیت، جنون و سرخوشی، افسردگی یا در خود فرورفتن
تأثیرات خانوادگی، به خصوص الکلی بودن والدین یا طلاق آنها
عوامل ارثی
فشار اجتماعی یا فرهنگی برای نوشیدن الکل
اختلالات شیمیایی در بدن (شاید)
عوامل افزایش دهنده خطر
عوامل فرهنگی. در برخی از گروههای قومی میزان الکلیسم بالا است که ممکن است به دلایل اجتماعی یا زیستشناختی باشد.
استفاده از مواد مخدر تفریحی
بروز بحران در زندگی، مثلاً بیکاری، نقل مکان مداوم، یا از دست دادن دوستان یا خانواده
عوامل محیطی مثل در دسترس بودن، مناسب بودن قیمت، و پذیرش اجتماعی الکل در گروه فرهنگی، کاری یا اجتماعی که فرد بدان تعلق دارد.
پیشگیری
اگر احیاناً الکل مصرف میکنید، سعی کنید مصرف آن را قطع کنید. در این حالت خود را به عنوان یک فرد نمونه سالم به دیگران معرفی خواهید کرد. به تدریج محدودیتهایی برای مصرف در نظر بگیرید، سعی کنید به تدریج کمتر بنوشید، تا کاملاً آن را قطع کنید.
در صورت الکلی شدن همسر، دوست، یا همکار خود، به وی کمک کنید تا مشکل خود را بپذیرد و درخواست کمک کند.
عواقب مورد انتظار
با اجتناب از الکل یا موادمخدر، مست یا معتاد نبودن را تجربه خواهید کرد. این تغییر مثبت در شیوه زندگی چندان آسان به دست نمیآید و بازگشت به عادت بد قدیمی به دفعات رخ خواهد داد. اما اگر مصممم باشید، میتوانید الکل را به کلی ترک کنید.
عوارض احتمالی
بیماری مزمن و پیش رونده کبدی
زخم معده همراه با خونریزی؛ التهاب معده
التهاب رشتههای عصبی، لرزش، حملات صرعی و اختلال مغزی، زمین خوردن در خانه
التهاب لوزالعمده
التهاب قلب
آسیب ذهنی و جسمانی به جنین، در صورتی که مادر به هنگام بارداری الکل بنوشد.
اعضای خانواده افراد الکلی ممکن است دچار مشکلات روانی شوند. این مشکلات احتیاج به درمان دارند.
درمان
اصول کلی
درمان شامل اقدامات کوتاهمدت برای متوقف کردن نوشیدن الکل و کمک بلندمدت برای رفع مشکلاتی است که باعث الکلی شدن فرد شدهاند.
ممکن است نیاز به سمزدایی وجود داشته باشد. سمزدایی عبارت است از مراقبت پزشکی در زمانی که فرد نوشیدن الکل را متوقف کرده و نتیجتاً دچار علایم محرومیت از الکل شده است، تا به این ترتیب فرد بتواند این مرحله را بدون مشکل پشت سر بگذارد.
گاهی اوقات نیاز به بستری شدن در یک مرکز تخصصی وجود دارد.
به قرار ملاقات خود با پزشک و مشاور پایبند باشید.
به ارزیابی مجدد نحوه زندگی، دوستان، کار، و خانواده خود بپردازید و در این ارزیابی، عواملی که باعث تشویق به نوشیدن الکل میشوند را شناسایی و تغییر دهید.
داروها
دی سولفیرام. با مصرف این دارو، فرد به هنگام نوشیدن الکل دچار علایم جسمانی ناخوشایندی میشود که وی را از نوشیدن الکل بیزار میکند. نالترکسون نیز دارویی است که لذت نوشیدن الکل را کاهش میدهد.
داروهایی که برای کنترل علایم محرومیت از الکل مصرف میشوند عبارتند از بنزودیازپینها، آرامبخشها، داروهای ضد روانپریشی، و داروهای ضدصرع (در صورت بروز حمله صرعی)
فعالیت
هرگز وقتی الکل نوشیدهاید رانندگی نکنید.
رژیم غذایی
رژیم غذایی عادی و متعادل داشته باشید. امکان دارد توصیه شود که مکملهای ویتامین مصرف نمایید.
در این شرایط به پزشک خود مراجعه نمایید
اگر شما یا یکی از اعضای خانواده الکلی هستید.
افراد بر اثر خیرگی ناخودآگاه چشم شان را تنگ تر می کنند. این پدیده در انسان و در هنگام رانندگی به علت نورپردازی نامناسب بزرگراه ها از عوامل مهم وقوع تصادفات است. به طوری که به موجب آن به دلیل نور شدید زمینه، تشخیص عابر از زمینه بسیار سخت می شود. آویختن لامپ های پر وات گازی جلوی در میوه فروشی ها یا سوپرمارکت ها نیز مصداقی از خیرگی است
بسته به نوع کاری که می خواهیم انجام دهیم، نوع یا کیفیت نور نیز تفاوت می کند. حتماً به این مشکل برخورد کرده اید که رنگ پارچه یی در نور مصنوعی، به راحتی و دقیق قابل تشخیص نیست (مانند تفاوت پارچه سورمه یی و قهوه یی) که اصطلاحاً به آن تظاهر رنگ گویند. این پدیده به علت وجود لامپ نامناسب است که شما در زیر آن، رنگ را بررسی می کنید. هر چه طیف نور لامپ به نور خورشید نزدیک تر باشد، رنگ مناسبی را در محیط اطراف مان شاهد هستیم.
هفت تیر ۷tir.com اثرات آلودگی نوری؛ آثار عمده آلودگی نوری به ۳ دسته مختلف تقسیم می شود که در زیر به طور مفصل به آنها پرداخته می شود.
● اثر بر انسان
۱) سرطان؛ هورمونی به نام ملاتونین در انسان ترشح می شود که وظیفه کنترل رشد غدد سرطانی را بر عهده دارد. ملاتونین هورمونی است در بدن که در پاسخ به دوره های تاریکی و روشنایی روز و شب ساخته می شود. ترشح ملاتونین در ساعات اولیه صبح هنگامی که تاریکی هوا به بالاترین حد خود می رسد، بیشترین میزان را دارد، تقریباً ۱۰ برابر میزان آن در روز. اما با قرارگرفتن انسان در معرض نور مصنوعی ترشح آن متوقف می شود. حتماً دقت داشته باشید اتاق خواب تان هنگام خواب به طور کامل تاریک باشد و از روشن گذاشتن چراغ خواب و ورود نور خیابان از پنجره اتاق تان جلوگیری کنید. ملاتونین هورمون های دیگری را نیز در بدن تنظیم می کند. این هورمون ها آهنگ و الگوی ۲۴ ساعته عملکرد و پاسخ های بدن را تنظیم می کند. این ماده همچنین زمان و آزاد شدن هورمون های جنسی زنانه را تنظیم و کنترل می کند و روی دوره های قاعدگی بلوغ و یائسگی تاثیر می گذارد.
توجه داشته باشید که نور تک رنگ قرمز ۱۰۰ لوکس که برای یک اتاق نشیمن کمی منطقی است، ۴۰۳ ساعت طول می کشد تا باعث توقف ۵۰ درصد از ملاتونین شود. همچنین شمع ۶۶ دقیقه، لامپ نئون ۶۰ وات ۳۹ دقیقه، لامپ فلورسنت دولوکس ۵۸ وات ۱۵ دقیقه و نور سفید خالص LED ۱۳دقیقه.
۲) بیماری های روانی؛ از آنجایی که ساعت درونی بدن که کنترل کننده سیستم های زیسـتی و ریتـم های رفتـاری مثل چرخه خواب و بیداری، حرارت بدن و… است با طلوع و غروب خورشید هماهنگ است، هر نوع نور مصنوعی که خللی در تاریکی حاصل از نبود خورشید یا ماه وارد کند باعث بروز افسردگی، استرس، کاهش تمرکز فکر، تضعیف دستگاه ایمنی بدن و کاهش آستانه تحمل در انسان می شود.
۳) خیرگی؛ هر گاه منبع نور قوی در راستای مستقیم چشم قرار گیرد، دید انسان را کم می کند (مخصوصاً در هنگام رانندگی) که اصطلاحاً به آن خیرگی یا چشم زدگی می گویند که بر اثر آن تمایز اشیا از زمینه دشوارتر می شود
شب از نیمه گذشته است،
بوی خاک میدهم و تو میخندی،
با آن لب خندان همیشگی،
میخندی و صدایم میکنی: "آهای پارسای من، بخند، اخمو نباش"
من، میخندم و از اینجا بلند بلند صدایت میزنم.
از پشت شیشه، تصویر این شهر، دلگیر همیشه
شهر غریب، دلهای غمگین، هوای بی تو، هوای سنگین
خونه ی بی تو، مثل یه زندون، حیف من و تو، حیف عشقمون
خونه ی بی تـــــــو مثل یه زندون حیف من و تو حیف عشقمون
حیف تو بود، حیف تو بود، ای گل من
عشق اگه بود، عشق تو بود، ای گل من
حیف تو بود، حیف تو بود، ای قلب من
...آخر جاده عاشقی تنها شدم
گفتی خداحافظ .. گفتم خداحافظ
گفتی پشیمون، گفتم که هرگز
نفس بریده، دستای لرزون
اشک توی چشمام، حیف نگفتم بمون
غم یه عــاشـــق .. غم کمی نیست، چه فایده از اشـــک وقتی، وقتی کسی نیست
درد یه عاشق، درد کمی نیست، چه فایده از اشک، وقتی، وقتی کسی نیست
حیف تو بود، حیف تو بود، ای گل من، عشق اگه بود، عشق تو بود ای گل من
حیف تو بود، حیف تو بود، بر باد بری، مثل یه قصه ی کهنه شده از یاد بری
گفتی خداحافظ .. گفتم خداحافظ