حال خوب من
اس ام اس....پـ نـ پـ....خلاصه همه چی توشه

میدانم حالا همان نهایتی هست

که بی نهایت از آن بیم داشتم

حالا دیگر با این کفش های خسته

 زودتر از حدیث پلک هایت به انتهای دنیا میرسم..

این روزها که عاطفه ات اسیر بی مهری مدعیان مهر شده ...

تنهایش مگذار  مهربانم!!

خسته ام و غبار خستگی  شانه هایم را به زانو در آورده

لحظه ای تاب نگاه غریب را ندارم  عزیز برتر , یاریم ده!

از این خانه باید رفت ...

این خانه دلگیر است ..


امشب همین امشب..

فردا کمی دیر است !

امشب هم دیر است...

عاطفه ات کم طاقت شده ....

زیبانگار یارم  با دل من بساز بسان خوب رویانت....!

همین بود هشدارت بر من:

آنقدر دست‌هایت را باز نکن ،

کسی‌ تو را در آغوش نمی‌‌گیرد ، ایــســتــادگــی همیشه تــنــهــایــی‌ میاورد

همیشه در سختی ها به خودم میگفتم: "این نیز بگذرد"...

 

 

 

هنوز هم میگویم، اما حال میدانم آنچه میگذرد عمر من است نه سختی ها !





تاریخ: سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)

تفاوت گفتاری پسر و دختر (البته ، ایرانی) در پای تلفن و بعد از آن

گفتگوی دو دختر پای تلفن: سلام عشقم، قربونت برم. چطوری عسل؟ فدات شم... می بینمت خوشگم... بوس بوس بوس
     
گفتگوی دو پسر پای تلفن: بنال... بوزینه مگه نگفتی ساعت چهار میای؟ د گمشو راه بیفت دیگه کره خر
     
بعد از قطع کردن تلفن :
دخترها: واه واه واه !!! دختره ایکپیریه بی فرهنگ چه خودشم میگیره اه اه اه انگار از دماغ فیل افتاده حالمو بهم زد  
پسرها: بابا عجب بچه باحالیه این ممد خیلی حال میکنم باهاش خیلی با مرامه..
.




تاریخ: سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)

گیرم که چنین باشد که هرگز به هدف آرزو شده نرسیم 

گیرم که روح از بسیاری رنج و کوششهایش نابود شود 

.

.

.

 

همین بس که چنین آتش خجسته ای در درونمان افروخته شده است ....





تاریخ: سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)

تا دیروز همه چیز را برای از تو نبشتن مدد می گرفتم و  برای نبودنت مرثیه سرایی می کردم .

تا دیروز گریه هایش ، بغض هایش ، ارتعاش صدایش دیوانه ام می ساخت.

تا دیروز دیگران ، دی گران بودند واز سنگینی حضور شان شانه درد می گرفتم .

تا دیروز رسوایی را تاب نمی آوردم و در پس پرده ی تو ، او ، آنها پنهان می شدم .

تا دیروز خیابان ها پیاده گز می کردم و از خوردن بستنی یخی کیفور می شدم.

تا دیروز آسمانِ زمین ، کهکشانم بود و مسافر کوچولوام را میزبان.

تا دیروز واژگان توانا بود و قلم و زبان ،  رسا و مبلّغ .

اما امروز !

نه نبشتن ، نه بستنی یخی ، نه آسمان هیچ یک دیگر به کارم نمی آیند ...

نه واژگان ، نه ! رفتنش را بیان مکن ، از گریه هایم ، از گریه هایش هیچ مگو .

امروز منم و من .

امروز منم

به همین سادگی

 

چرا پیچیده اش می کنی ؟





تاریخ: سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)

روزگاری است که کس را به کسی یاری نیست
جز دل آزاری و نیرنگ و ریاکاری نیست
هرچه غم بود به دوش دل مردم شد بار
گویا قسمت ما غیر گران باری نیست
ای بسا عامی مستغنی خوش خفته به ناز
زان که معیار دگر دانش و بیدار نیست
گمراه آنند به بازار طمع  راه سپار
غافل از اینکه شرف جنس خریداری نیست
کاروان دست خوش رهزن بیگانه شده است
ساربان این روش قافله سالاری نیست
مردم از زیر خط فقر به جان آمده اند
این دگر صحبت بی دینی و دین داری نیست
طرفی از ساغر اندیشه نبندی مستی
کس در این میکده ها طالب هوشیاری نیست




تاریخ: سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)

حال همه ي ما خوب است
ملالي نيست جز گم شدن گاه به گاه خيالي دور،

كه مردم به آن شادماني بي سبب مي گويند

با اين همه عمري اگر باقي بود

طوري از كنار زندگي مي گذرم

كه نه زانوي آهوي بي جفت بلرزد و

نه اين دل ناماندگار بي درمان!

تا يادم نرفته است بنويسم
حوالي خوابهاي ما سال پر باراني بود

مي دانم هميشه حياط آنجا پر از هواي تازه ي باز نيامدن است

اما تو لااقل، حتي هر وهله، گاهي، هراز گاهي

ببين انعكاس تبسم رويا

شبيه شمايل شقايق نيست!

راستي خبرت بدهم

خواب ديده ام خانه اي خريده ام

بي پرده، بي پنجره، بي در، بي ديوار... هي بخند!

بي پرده بگويمت

چيزي نماده است، من چهل ساله خواهم شد

فردا را به فال نيك خواهم گرفت

دارد همين لحظه

يك فوج كبوتر سپيد

از فراز كوچه ي ما مي گذرد

باد بوی نامهاي كسان من مي دهد

يادت می آید رفته بودي

خبر از آرامش آسمان بياوري!؟

نه ري را جان

نامه ام بايد كوتا باشد

ساده باشد

بي حرفي از ابهام و آينه،

 

از نو برايت مي نويسم

 

 

حال همه ي ما خوب است

 

 

 

 

اما تو باور مكن!




تاریخ: سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)

مرجع خبری پرسپولیس : هواداران تیم فوتبال پرسپولیس قبل از شروع بازی با فجر سپاسی به شدت ایمون زاید را تشویق کرند.

هواداران پرسپولیس ایمون زاید و مهدوی‌کیارا مورد تشویق قرار دادند. آنها همچنین شعارهایی را علیه پرویز مظلومی سر دادند و برد در دربی ۷۴ را با ۱۰ نفر به رخ استقلال کشیدند.

هواداران پرچمی را به ورزشگاه آوردند که روی آن نوشته "آسیا آماده باش پرسپولیس می‌آید." 

* علی کریمی در بازی امروز نیمکت نشین شد. وی مصدومیتی جزئی دارد و دنیزلی امروز به او استراحت داده است.

* لوگوی جدید باشگاه پرسپولیس در اسکوربورد ورزشگاه بارها تبلیغ شد. همچنین دهه مبارک فجر تبریک گفته شد. 

* حرکت‌های نمایشی زاید در هنگام گرم کردن در نوع خود بسیار جالب بود و همین موضوع باعث شد هواداران او را تشویق کنند. 

 

 

تیم ‌های فوتبال پرسپولیس و فجر سپاسی از ساعت ۱۷ امروز در ورزشگاه آزادی به مصاف یکدیگر رفتند.





تاریخ: سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)

مرجع خبری پرسپولیس : مریم حیدرزاده شاعر توانای کشور و هوادار پرسپولیس به مناسبت پیروزی سرخپوشان در هفتاد و چهارمین دربی پایتخت یاداشتی نوشته است که به شرح زیر است.

ديگر وقتش بود؛ همه انتظار در انتظار نگذاشتنت را مي‌كشيديم. روزهاي سختي را گذرانده بوديم و شب‌هاي بسياري خواب، دعوت چشمان‌مان را نمي‌پذيرفت.

دلگير بوديم از بدشانسي خودمان و خوش‌شانسي ديگران... مگر يكي مي‌تواند چقدر شانس بياورد. هرچيز دوراني دارد و اين آغاز رنسانس سرخ‌ ماست.

خدا كه با ما باشد، ناخدا كه مصطفي باشد و سكان در دست جادوگر، اتفاقي جز اين نخواهد افتاد. اين هت‌تريك طلايي غريب آشناي‌مان پاسخ مختصري بود به حرف‌هايي كه شايسته ميليون‌ها قلب سرخ نيست.

 

هيچ‌كجاي دنيا، با دل شكستن پله‌هاي صعود را طي نمي‌كنند؛ اما همه جاي دنيا با به دست آوردن دل است كه يك شبه راه هزار ساله را طي مي‌كنند. افتخار مي‌كنم كه به تيم محبوبم، به هميشه برنده بودنش، به اهالي مهربانش كه اگر گاهي گل نمي‌زنند، دل هم نمي‌شكنند. افتخار مي‌كنم به نود و سه دقيقه تعصب؛ پنجاه وپنج درصد بيننده‌اي كه از آن سوي دنيا به جاي دنبال كردن هر خبري برد تيمم را نظاره كردند و افتخار مي‌كنم به اينكه به‌عنوان يكي از كوچكترين هواداران تيم محبوبم شاهد خيابان‌هاي تمام سرخ‌ زيباترين پنجشنبه سال بودم.
و فرياد مي‌‌زدم...
پرسپوليس قهرمان مي‌شه / خدا مي‌دونه كه حقشه...
با تقديم تمام گل‌سرخ‌هاي دنيا
مريم حيدرزاده





تاریخ: سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)

 
 
با پول میشه خونه خرید ولی آشیونه ، نه!

 
میشه رختخواب خرید ولی خواب ، نه!

 
میشه ساعت خرید ولی زمان ، نه!
میشه مقام خرید ولی اِحترام ، نه!

 
میشه کتاب خرید ولی دانش ، نه!
میشه دارو خرید ولی سلامتی ، نه!

 
 
حتی با پول میشه...
قلب خرید ولی عشق ، نه!


 




تاریخ: سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)

 

 

 

 

دفترچه ی کهنه ی من طاقت رفتنت نداشت

 

 

                                                     بغض گلمو پاره کرد، صدای تازه ای نداشت

 

 

دفترچه ی کهنه ی من برگه ی تازه ای نداشت

 

 

                                              درسته که دلش شکست ولی بازم گله نداشت

 

 

دفترچه ی کهنه طاقت دوریتو نداشت

 

 

                                            رفتو یه گوشه ای نشست طاقت دیدن رو نداشت

 

 

دفترچه ی کهنه من قلب تپنده ای نداشت

 

 

                                           برگ خودش رو پاره کرد ، جای قدم های تو کاشت

 

 

دفترچه ی کهنه من تصویری از شکل تو بود

 

 

                                               خط خطی های دست من به یاد چشمانه تو بود

 

 

دفترچه ی  کهنه من نقش قشنگ کوچه بود

 

 

                                                       صدای مهربون عشق میون سیمای تو بود

 

 

دفترچه ی  کهنه من قطر ه ی اشکای تو بود

 

                                                   چکیدو خاطراتمو با خودش تا آخر دنیا کشوند


 


 

 




تاریخ: سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 32
بازدید دیروز : 328
بازدید هفته : 680
بازدید ماه : 400
بازدید کل : 721466
تعداد مطالب : 984
تعداد نظرات : 114
تعداد آنلاین : 1




javahermarket

Online User
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
تماس با ما