بخار شيشه ايم ، نازمون کني اشکمون در مياد چه برسه فراموشمون کني
شرط دل دادن دل گرفتن ، وگرنه یکی بی دل میشه اون یکی دو دل.
درعمق آرزوی من است که دروجودت خانه ای داشته باشم حتی به مساحت یک یاد
فاصله گرچه دستهايمان را جداكرد ولی خوشحالم جرات ندارد بدلهايمان نزديک شود
در وصل هم به شوق تو ای گل در آتشم ، عاشق نمیشوی که بینی چه میکشم
ای دل نگفتمت مرو از راه عاشقی رفتی؟ بسوز که این همه آتش سزای توست
شب فراق نداند که تا سحر چند است مگر کسی که به زندان عشق در بند استمی خواهمت چنان که شب خسته خواب را می جویمت چنان که لب تشنه آب را
جانا به جان رسید ز عشق تو کار ما دردا که نیستت خبر از روزگار ما
آنقدر عزیزی که برگ های درختان برای بوسیدن رد پایت ، لحظه شماری می کنند...
ممکنه ما گلی را دیر یاد کنیم اما محاله عطر خوشش را از فضای دلمون پاک کنیم
خوشبختی را در همین لحظه باور کن لحظه ای که دلی بیاد توست
کوتاه ترین کلمه دنیا I شیرین ترین کلمه دنیا LOVE عزیزترین شخص دنیا YOU !
عشق تنها میکروبی است که از راه چشم سرایت میکند...
از ماضی ها و مضارع ها خسته ام / دلم حال ساده ی با تو بودن را می خواهد.
اي هميشه جاودانه در ميان لحظه هايم ، غصه معنايي ندارد تا تو ميخندي برايم!
بخار شيشه ايم ، نازمون کني اشکمون در مياد چه برسه فراموشمون کني
شرط دل دادن دل گرفتن ، وگرنه یکی بی دل میشه اون یکی دو دل.
چو عاشق میشدم گفتم ربودم گوهر مقصود را ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد