مرا ببخش کهگاه و بیگهاه دلم هوای تو را میکند!
مرا ببخش که چشم هایم،هنوز منتظر است تا تو بیایی
مرا ببخش
که یادداشتهای روزانه ی صفحه ی دلم
با مداد خاطرات تو نوشته میشود
مرا ببخش که هنوز...
دیوانه وار دوستت دارم
با تشکر از romina
در شبان غم تنهایی خویش
عابد چشم سخنگوی توام
من در این تاریکی
من در این تیره شب جان فرسا
زائر ظلمت گیسوی توام
گیسوان تو پریشان تر از اندیشه ی من
گیسوان تو شب بی پایان
جنگل عطرآلود
شکن گیسوی تو
موج دریای خیال
کاش با زورق اندیشه شبی
از شط گیسوی مواج تو من
بوسه زن بر سر هر موج گذر می کردم
کاش بر این شط مواج سیاه
همه ی عمر سفر می کردم
با تشکر ازadele
شب تهی از مهتاب
شب تهی از اختر
ابر خاکستری بی باران پوشانده
آسمان را یکسر
ابر خاکستری بی باران دلگیر است
و سکوت تو پس پرده ی خاکستری سرد کدورت افسوس
سخت دلگیرتر است
شوق بازآمدن سوی توام هست
اما
تلخی سرد کدورت در تو
پای پوینده ی راهم بسته
ابر خاکستری بی باران
راه بر مرغ نگاهم بسته
با تشکر از adele
امروز دوباره دلم شکست...
از همان جاي قبلي...!
کاش ميشد آخر اسمت نقطه گذاشت تا ديگر شروع نشوي...!
کاش ميشد فرياد بزنم: "پايان "
دلم خيلي گرفته ...
... اينجا نميتوان به کسي نزديک شد !
آدمها از دور دوست داشتني ترند......!
ببخش اگه تو قصه مون دو رنگ و نامرد نبودم
ببخش که عاشقت بودم خسته و دل سرد نبودم
ببخش که مثل تو نشد خيانتو ياد بگيرم
اگر که گفتم به چشات بزار واسه تو بميرم
ببخش اگه تو گريه هام دو رنگي و ريا نبود
اگر که دستام مثه تو با کسي آشنا نبود
ببخش اگه تو عشقمون کم نمي زاشتم چيزي رو
ببخش که يادم نمي ره اون روزاي پاييزي رو
دفتری بود که گاهی من و تو
می نوشتیم در آن
از غم و شادی و رویاهامان
از گلایه هایی که ز دنیا داشتیم
من نوشتم از تو:
که اگر با تو قرارم باشد
تا ابد خواب به چشم من بی خواب نخواهد آمد
که اگر دل به دلم بسپاری
و اگر همسفر من گردی
من تو را خواهم برد تا فراسوی خیال
تا بدانجا که تو باشی و من و عشق و خدا!!!
تو نوشتی از من:
من که تنها بودم با تو شاعر گشتم
با تو گریه کردم
با تو خندیدم و رفتم تا عشق
نازنیم ای یار
من نوشتم هر بار
با تو خوشبخترین انسانم…
ولی افسوس
مدتی هست که دیگر نه قلم دست تو مانده است و نه من!!!
گفتم دوستت دارم باور نكرد
گفتم عاشقتم باور نكرد
گفتم اگه بری از غصه میمیرم بازم باور نكرد
گفتم نرو ،ولی رفت...
دیروز اومده بود پیشم
یه دسته گل برام آورده بود
گفت دوستت دارم هیچی نگفتم
گفت عاشقتم بازم هیچی نگفتم
گفت باشه جوابمو نده ،ولی یادت باشه پشیمونم
اینو گفت و رفت منم آروم اشكهامو پاك كردمو حرفی نزدم
رفت ولی...
جای اشكاش هنوز روی سنگ قبرم مونده...
دلـــــت می گیــــــ ـــــــ ــــــــ ــــــــره
1 روز
1 ماه
1 سال
از رفتنــــــ ـــــــ ــــــــ ــــــــم می گذره . . .
چه خیـــــال ِ بیهوده ایـــــــ
وقــــتی دلت با دیگریســــــــت ...
در یک آشنایى دوستانه ، ما با هم دست دادیم...
تو فقط دست دادى و من...
همه چیزم را از دست دادم.
ترا از دور می بوسم به چشمی تر خداحافظ
مرا باور نکردی می روم دیگر خداحافظ
مرا لایق ندیدی تا بپرسی حال و روزم را
برو با دیگران ای بی وفا دلبر خداحافظ