آره من دیوونم. صد بار دیدم و شنیدم ولی عاقل نشدم..... از چی حرف میزنم ؟؟؟/ از عشق
آره دل میبندم . همه کار واسش میکنم، حاضرم جونمو واسش بدم ، واسه کی واسه کسی که آرزوم خوشبختیشه.
هر بدی شو شب که میخوابم از حافظه ام دلیت میکنم. دونه دونه خوبیهاشو صد بار میخونم و سیو میکنم.
هر بار که میبینمش منتظرم که بگه: دوستتدارم. ومیگم عاشقتم.
هزار بار بهش میگم آرزوم سعادته... و الحق هم همینه اما وقتی میخواد بره پی خوشبختیش از غصه میمیرم. آره دیوونگیم عالمی داره .عاشقم! عاشق کسی که زود تر از همه میره.. . میره و میگه نمیخواستم که برمنظرات شما عزیزان: